حقوق سیاسی 532

بروزرسانی:‌ ۱۴۰۱/۰۸/۰۴

انتخاب کنید(فقط ‌دیجیتال / دیجیتال‌وچاپی): تعداد: (حمایت از کتاب)
نظرات و دیدگاه‌های خود را برایمان ارسال کنید
  • انتشارات رجال

حقوق سیاسی

یکی از مواردی که می توان درباره حقوق بدان توجه کرد پیوند حقوق و قدرت است. در این بعد بجای صفت نامیدن قدرت برای حقوق یا بلعکس، رابطه قدرت و حقوق و برداشتی علی با رهیافت کنترل کنشگر تداعی میشود. می توان گفت که رابطه قدرت و حقوق در ابتدا یک رابطه از بالا به پایین در نظام داخلی کشورها بوده است که توسط دولتمردان و حاکمان اعمال می شده است. در عرصه بین الملل این رابطه به صورت رابطه متقابل کنترل قدرت دولتها بوده است و هیچ دولتی نمی پذیرفته که قدرت بالاتری بر او اعماق قدرت و کنترل داشته باشد هرچند برخی معتقدند که در عرصه بین الملل نیز این مورد سلسله مراتبی وجود دارد و حقوق بین الملل به نحوی برای پیشبرد منیات دولت های قوی بوده است. در عرصه تفکیک قوا در داخل کشورها کنترل قدرت درون سیستم حکومتی شکل گرفته است اما با تقویت مفهوم دموکراسی برخی معتقدند که رابطه ی یک سویه اعمال قدرت از بالا به پایین و همچنین رابطه متقابل کنترل قدرت توسط نهادها و تفکیک قوا میتواند به کنترل از پایین به بالا در سیاست داخلی نیز در آید چراکه اوج نهایت کنترل متقابل قدرت با محوریت حقوقی و قانونی برای مسئولیت پذیری و پاسخگویی خواهد بود. این مورد با تردیدهایی مواجه می شود چراکه از یک سو باید توجه داشت که مسایلی چون شفافیت اطلاعات، مقابله با تخاصم و موارد امنیتی و همچنین ایجاد نظم، مقابله با متخلفان، بحث آگاهی و علاقمندی مردمان در عرصه سیاست و ... یک مانع بزرگ برای تحقق کنترل از پایین به بالا است. ازهمین رو، تاکنون بیشترین و قابل توجه ترین بحث در کنترل قدرت داخی تفکیک قوا وهمچنین نمایندگی بوده است که تا حدودی و با درجات متفاوتی در هر کشوری به صورت رابطه متقابل کنترل قدرت در آمده است. در این زمینه وضع حقوق خودمهارکنندگی برای دولتها، ایجاد چارچوب عملمشخص و تحدید قدرت خود، عدم اقدامات خودسرانه با بخشی از مفهوم حاکمیت دچار تداخل هایی می شود.

تقابل یا تفاهم قدرت و سیاست موضوع دیگری است که می تواند در این چارچوب بحث قرار گیرد. اینکه حقوق تا چه زمانی باید تداوم داشته باشد و معیارهای تغییر حقوق آیا بر اساس قدرت است یا قدرت بر اساس تغییر حقوق دچار دگرگونی خواهد شد؟




نمایش بیشتر بستن