خیزش احزاب راست افراطی پوپولیستی اروپایی 672

بروزرسانی:‌ ۱۴۰۱/۰۸/۰۴

انتخاب کنید(فقط ‌دیجیتال / دیجیتال‌وچاپی): تعداد: (حمایت از کتاب)
نظرات و دیدگاه‌های خود را برایمان ارسال کنید
  • انتشارات رجال

خیزش احزاب راست افراطی پوپولیستی اروپایی

اکثر مهاجرت‌ها به اروپا بعد از وقوع جنگ جهانی دوم به وقوع پیوست و این امواج مهاجرتی به اروپا باعث گردید که اروپا طی چند مرحله از یک منطقه مهاجر فرست به یک منطقه مهاجرپذیر تبدیل گردد. در اولین مرحله که در فاصله سال‌های 1945 تا 1960 بود، استقرار مجدد میلیون‌ها پناهنده و آواره صورت گرفت. دومین مرحله در فاصله سال‌های 1961 تا 1974، دوره کارگران مهمان بود. در این دوره کشورهای اروپای غربی مانند فرانسه و آلمان سریع‌تر از حد انتظار، تخریب دوران جنگ را بازسازی کردند و از کشورهای اروپای شرقی پیشی گرفتند. در اوایل دهه 1960، هنگامی‌که تعداد مشاغل خالی از تعداد کارگران استخدام‌شده فراتر رفت، دول اروپای غربی به کارفرمایان اجازه دادند تا کارگران میهمان مهاجر وارد کشورهایشان شوند. در سومین مرحله از مهاجرت به اروپای غربی از مهاجرت، با ورود ورود همسران و فرزندان بجای ورود کارگران صرفاً مرد تغییر یافت. البته طبیعی است که حضور این خانواده‌ها با خود مسائل سیاسی و اجتماعی جدیدی به همراه داشت، برای مثال چگونگی رفتار با زنان و دختران مسلمانی که پوشش حجاب اسلامی داشتند و یا شیوه آموزش به فرزندان این کارگران مهاجر موقتی به زبان فرانسه و یا آلمانی و یا زبان مادری آن‌ها یعنی ترکی یا عربی از جمله مسائلی بود که کشورهای اروپا با آن روبرو شدند. درحالی‌که به هم پیوستن خانواده مهاجرین در اواسط دهه 1980 ادامه می‌یافت، عوامل دیگر نیز باعث گسترش مهاجرت و ایجاد موج چهارم مهاجرت بین سال‌های 1986 تا 1993 شد؛ ازجمله عامل دخیل در موج جدید مهاجرت از یک طرف شکوفایی اقتصادی و از طرف دیگر سقوط کمونیسم بود که باعث گردید به‌تدریج اروپای شرقی در اواخر دهه 1980 محدودیت مربوط به مهاجرت به خارج را کاهش دهد.

حمله 11 سپتامبر و تحولات چند سال اخیر در منطقه خاورمیانه ازجمله وقوع انقلاب‌های عربی به‌عنوان عامل دیگری است که منجر به مهاجرت بسوی کشورهای اروپایی شد. بخش عظیمی از مهاجران آوارگان سوری و عراقی و لیبی بودند که به‌واسطه جنگ‌های داخلی این کشورها و ظهور داعش به سمت اروپا روانه شدند.

افزایش مهاجرت خود برخی پیامدهای امنیتی برای اروپا را به همراه داشته است به‌عنوان‌مثال می‌توان به حوادث تروریستی در پاریس و پس‌ازآن انفجار در فرودگاه و متروی شهر بروکسلِ بلژیک اشاره نمود. در این میان بحران مهاجرت و سرریز شدن ناامنی از خاورمیانه به کشورهای اروپایی باعث تقویت احزاب راست افراطی و ایجاد جنبش‌هایی نظیر پگیدا و نهایتاً نقض حقوق مهاجران شده است.

از این نظر تحولات سیاسی اروپا با ظهور احزاب راست در سال‌های اخير در كشورهاي اروپايي تا حدودي نيز متأثر از حضور مهاجران بوده است. درواقع، موج جديد ظهور احزاب راست افراطي واكنشي به پديده با توجه به نارضايتي مهاجرت گسترده به كشورهاي اروپايي است که تلاش می‌کنند تا از اين موضوع به سود خود استفاده کنند. اين احزاب تلاش می‌کنند تا با پيوند زدن مشكلات و مسائل اجتماعي و اقتصادي به مهاجران و موظف ساختن آن‌ها به پذيرش آداب‌ورسوم كشورهاي ميزبان، نظر رأی‌دهندگان را به خود جلب كنند. به دنبال 11 سپتامبر موجی از احساس ترس و آسیب‌پذیری حاصل از حملات تروريستي در بخش‌های مختلف جهان زمینه ساز امنیتی دیدن مسلمانان كه بخش عمده مهاجران در كشورهاي اروپايي نیز محسوب می شوند به‌عنوان تهدید نگریسته شوند. در حوزه امنيتي، مهاجرت و جرائم همواره به یکدیگر پيوند داده می‌شوند. استدلال احزاب راست‌گرای افراطي اين است كه مهاجران غالباً به اقدامات مجرمانه روي می‌آورند. حوادث 11 سپتامبر و پس‌ازآن اقدامات تروريستي در لندن و مادريد و انفجار در فرودگاه و متروی شهر بروکسلِ بلژیک باعث شد كه مهاجرت به تروريسم پيوند بخورد.

نکته ی قابل توجه این است که احزاب راست افراطي جديد توانسته‌اند موقعيت بسياري از احزاب چپ‌گرا را در كشورهاي اروپايي تضعيف كنند. احزاب راست افراطي توانسته‌اند با استفاده از نارضايتي شهروندان اروپايي از سیاست‌های رياضت اقتصادي، محبوبيت خود را در بين افكار عمومي افزايش دهند. نارضايتي از مديريت ناكارآمد دولت‌ها در مهار بحران اقتصادي، سطح بالاي بيكاري، رشد اقتصادي پايين و كاهش رفاه اجتماعي همه از موضوعاتي است كه زمينه را براي تبليغات گروه‌های راست‌گرای افراطي فراهم کرده است. از همین رو مسائلی مثل مهاجرت، تروریسم، اقتصاد همگی می تواند همان طور که مکتب کپنهاگ بیان می کند وجهه تک بعدی به امنیت را از دایره تنگ نظامی خارج کند.

بحران امنیتی خاورمیانه منجر به عدم امنیت شهروندی و مهاجرت به کشورهای باثبات اروپا شده است. همچنین سرازیر شدن مهاجران به کشورهای مهاجرپذیر اروپا سبب بروز مشکلات و ناهمگونی هویتی و فرهنگی از یک‌سو و بروز مشکلات اجتماعی و اقتصادی از سوی دیگر در کشورهای مهاجرپذیر شده است و موفقیت انتخاباتی احزاب راست به عواملی همچون: مواضع رادیکال ایدئولوژیک و پوپولیستی، سیاسی کردن نارضایتی موجود اقتصادی، سیاسی و فرهنگی از سوی آن‌ها و مواضع ملایم احزاب اصلی و رقیب نسبت به این نارضایتی‌های بوده است. موضوع امنیت و تهدید نسبت به مسلمانان احزاب راست در اروپا پس از كنار گذاشتن سیاست‌های يهودستيزي خود در دهه‌های گذشته و تعقیب سیاست‌های مهاجر ستيزي و به‌ویژه اسلام‌ستیزی است. نسل جديد اين احزاب در دوره بعد از حوادث 11 سپتامبر ظهور كردند و اعضاي آن‌ها را كساني تشكيل می‌دهند كه احزاب راست ميانه را ترك كرده بودند. بدین ترتیب، رهبران اين احزاب براي به دست آوردن مشروعيت سياسي، خود را مدافع ارزش‌های ملي در برابر اسلامي شدن و از مهم‌ترین تلاش‌های آنها بعد از یهودستیزی، اسلام هراسی و تقویت بنیادگرایی مسیحی بوده است. با توجه به حوادث اخیر و ناامنی‌های خاورمیانه موج اسلام هراسی قوت بیشتری گرفته است.

از حوزه های امنیتی شدن توسط احزاب راست افراطي، در بعد فرهنگي است. از این رو، مهاجرت به‌عنوان تهديدي براي همگوني و انسجام فرهنگي كشورهاي پذیرای مهاجران مطرح است. باور عمومي بر اين است كه مهاجران نمی‌خواهند و نمی‌توانند در فرهنگ كشور ميزبان جذب شوند و اغلب از مهاجران به‌عنوان "سونامي" ياد می‌شود. احزاب راست‌گرای افراطي علاوه بر مهاجر ستیزی، با اتحاديه اروپا نيز مخالف هستند. آن‌ها بر اين باورند كه اتحاديه اروپا و روند همگرايي اروپايي همانند موضوع مهاجرت يك تهدید اساسی برای هویت ملی است. بروز مشكلات گسترده اقتصادي براي برخي كشورهاي اروپايي در طول بحران اقتصادي اخير، باعث افزايش بدبینی‌ها نسبت به سازوكار اتحاديه اروپا در بين مردم اروپايي و به‌ویژه كشورهاي بحران‌زده گرديد. اين موضوع فضاي مناسبي را براي گسترش تبليغات گروه‌های راست‌گرای افراطي براي مقابله با روند همگرايي اروپا فراهم نموده است. افزايش قدرت حزب طلوع طلايي در يونان و به دست آوردن کرسی‌های مجلس تا حدود زيادي متأثر از همين فضاي ضديت با همگرايي اروپايي است.در این کتاب سعی داریم برای بررسی قدرت‌یابی احزاب راست اروپا، به مسئله بحران امنیت در اروپا و قدرت‌یابی جبهه ملی فرانسه ، بحران هویت و بررسی قدرت‌یابی حزب آزادی اتریش و حزب آزادی هلند و بحران اقتصادی و نقش آن در قدرت‌یابی حزب جوبیک مجارستان و فنلاندی‌های حقیقی پرداخته شود. علت انتخاب این کشورها هم برای گزینش کشورها از هر گوشه‌ی جغرافیایی اروپا و هم به خاطر حوادث داخلی آنها بوده است.




نمایش بیشتر بستن