پیامدهاي سیاسی-امنیتی بحران قره باغ بر امنیت ملی جمهوري اسلامی ایران 504
- دستهبندی : کتاب های علوم سیاسی
بروزرسانی: ۱۴۰۱/۱۲/۰۶
- میلاد الهی نیا
بروزرسانی: ۱۴۰۱/۱۲/۰۶
پیشگفتار
قفقاز جنوبی یا ماورای قفقاز نیمه جنوبی سرزمین قفقاز است. قفقاز ناحیهای میان دریای خزر و دریای سیاه است که به دو بخش قفقاز جنوبی (ماورای قفقاز) و قفقاز شمالی تقسیم میشود.قفقاز جنوبی یک درصد مساحت و ۵/۵ درصد جمعیت کل اتحاد جماهیر شوروی سابق را دارد این منطقه از نظر استراتژیکی و سنتهای سیاسی شدید قومی و ساکنان آن است در این منطقه سه جمهوری ،گرجستان،آذربایجان و ارمنستان قرار دارند، که مساحت ۱/۱۸۶ هزار کیلومتر مربع می باشد.اغلب نقاط قفقاز جنوبی کوهستانی است رشته کوههای قفقاز کوچک، کوه تالش و دشت مغان و جلگه کوه ارس،جلگه کولخیس و جلگه لنگران و دشت آرارات پستی ها و بلندیهای مهم آن را تشکیل می دهند. منطقه قفقاز به دلیل شرایط خاص جغرافیای سیاسی و ژئوپولیتیک، مسائل سیاسی، تاریخی، نظامی و جامعه شناختی،از نقاط بحرانخیز و در عین حال مهم جهان محسوب میشود وموضوع امنیت در این منطقه، برای کشورهای پیرامونی، قدرتهای بزرگ و سایر نقاط دنیا حائز اهمیت فراوانی میباشد. برخی از عوامل که قفقاز را با اهمیت نموده و مورد توجه قرار داده است عبارتنداز: حلقه وصل میان قارههای اروپا و آسیا، پل ارتباطی میان شمال و جنوب و شرق و غرب، محل تلاقی تمدنهای بزرگ و کهن، همسایگی جهانی اسلام و جهان مسیحیت، یکی از مسیرهای ترانزیت نفت و گاز.از علل ناامنی در منطقه قفقاز می توان به تنوع فرهنگی،مذهبی، اختلافات قومی و مرزی، ناکارآمدی اقتصادی، نابرابری اقتصادی و شکافهای اجتماعی، عدم وجود نهادهای مدنی کارآ، نقش قدرتهای بزرگ اشاره نمود. این کتاب موضوع قفقاز را به طور کامل مورد بحث قرار خواهد داد.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
بخش اول :مبانی نظری: واقع گرایی ساختاری.. 6
1-1. واقعگرایی ساختاری.. 6
1-2. مبانی بنیادین مشترک.. 7
1-3. واقعگرایی تهاجمی و واقعگرایی تدافعی.. 10
1-4. واقعگرایی ساختاری.. 10
1-5. رقابت 11
1-6. موازنه قوا 12
1-7. نظریه نو واقعگرایی تهاجمی.. 14
1-8. اصول و مبانی واقعگرایی تهاجمی.. 15
1-9. بیشینهسازی قدرت.. 17
1-10. نوواقعگرایی تدافعی.. 17
1-11. خطرهای احتمالی رقابت.. 19
1-12. منافع همکاری.. 20
1-13. تنوع در معمای امنیت.. 22
1-14. اصول و مبانی نوواقعگرایی تدافعی.. 24
1-14-1. ساختار 24
1-14-2. موازنه قوا 25
1-15. بحران قرهباغ و واقعگرایی ساختاری.. 27
بخش دوم : شکل گیری و استمرار بحران قره باغ. 30
2-1. مقدمه 30
2-2. تاریخ اولیه و ادعاهای متناقض... 32
2-3. جنگ ارمنستان و جمهوری آذربایجان در سالهای 1918 تا 1920 م. 38
2-4. تلاشهای ارامنه برای الحاق قرهباغ به ارمنستان. 40
2-5. حوادث جنگ قرهباغ در سال 1991 میلادی.. 48
2-6. حوادث جنگ قرهباغ در سال 1992 میلادی.. 49
2-7. حوادث جنگ قرهباغ در سال 1993 میلادی.. 52
2-8. حوادث جنگ قرهباغ در سال 1994 میلادی و انعقاد آتشبس... 55
2-9. جنگ چهار روزه سال 2016. 56
2-10. جنگ قرهباغ در سال 2020. 56
2-11. مسیر پیش رو برای ارمنستان و آذربایجان. 58
2-12. جمع بندی.. 60
بخش سوم : شکل گیری و استمرار بحران قره باغ. 62
3-1. مقدمه 62
3-2. بازیگران فرامنطقهای و مناقشه قرهباغ. 64
3-2-1. آمریکا 65
3-2-1-1. سیاستهای آمریکا برای تضعیف موقعیت ایران در بحران قرهباغ. 66
3-2-2. اسرائیل. 74
3-2-2-1. تاثیر حضور اسرائیل در منطقه قفقاز جنوبی بر امنیت ملی ایران. 78
3-3. بازیگران منطقهای و بحران قرهباغ. 79
3-3-1. روسیه. 79
3-3-2. ترکیه. 85
3-4. پیامدهای امنیتی بحران قرهباغ بر امنیت داخلی جمهوری اسلامی ایران. 89
3-4-1. بحران قرهباغ و امنیت مرزهای شمال غربی ایران. 89
3-4-2. استفاده آذربایجان از پهبادهای بدون سرنشین اسرائیلی.. 90
3-4-3. حضور نیروهای سلفی در منطقه قرهباغ. 91
3-4-4. صدمهدیدن سد خداآفرین. 92
3-4-5. ایجاد تنشهای قومی.. 92
3-4-6. اشتراکات مذهبی و دینی اتباع ایران با دو طرف مناقشه. 92
3-4-7. تحرکات امنیتی و نظامی.. 94
3-5. جمعبندی 96
بخش چهارم : راهبرد مناسب مقابله با پیامدهای سیاسی ـ امنیتی بحران قرهباغ بر امنیت ملی ایران.. 98
4-1. مقدمه 98
4-2. ایران و بحران قرهباغ. 100
4-3. انگیزههای میانجیگری ایران در بحران قرهباغ. 101
4-4. میانجیگری ایران. 103
4-5. دولت خاتمی و بحران قرهباغ. 106
4-6. دولت احمدینژاد و بحران قرهباغ. 108
4-7. دولت روحانی و بحران قرهباغ. 109
4-8. اصول سیاست خارجی ایران نسبت به مناقشه قرهباغ. 112
نتیجهگیری 116
منابع 123
مقدمه
با تغییرات ژئوپلتیکی بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد، به علت مجاورت جمهوری اسلامی ایران به شوروی سابق این تغییرات تأثیرات تعیینکنندهای بر سیاست خارجی منطقهای و بینالمللی ایران بر جای گذاشته است. یکی از مناطق مهم برای سیاست خارجی ایران، قفقاز است. این منطقه به دلیل شرایط خاص جغرافیایی و اهمیت راهبردی برای امنیت ملی ایران و همچنین منابع طبیعی و اهمیت ترانزیتی سبب شده تا ایران نگاه ویژهای به این منطقه داشته باشد. مناقشه قرهباغ از بحرانهای دیرپای سرزمینهای شوروی سابق است که روز به روز ادامه و ماهیت بینالمللی پیدا کرده است. این درگیری از سال 1991 به عنوان یک معضل اساسی بین دو کشور ارمنستان و آذربایجان به وجود آمده است، هر دو کشور مبارزههای مسلحانه گوناگونی بر سر این منطقه داشتهاند. هر چند این مناقشه در سال 1994 متوقف و در سال 2020 دوباره شعلهور شد ولی با تلاشهای دو کشور و مجامع بینالمللی و منطقهای حل این مناقشه تاکنون بینتیجه باقی مانده و در شرایط «صلح فریز شده» باقی مانده که هر آن امکان شروع درگیریها در این منطقه وجود دارد. نظر به اینکه کشمکش و درگیری جمهوریهای آذربایجان و ارمنستان در منطقه قره باغ در مرزهای شمال غربی ایران قرار گرفته، بدیهی است تداوم و تشدید بحران، امنیت ملی و منطقهای جمهوری اسلامی ایران را مستقیما تحتالشعاع قرار میدهد. اصابت برخی از خمپارهها و موشکهای طرفین به اشتباه در خاک ایران خود گویای این مطلب است که نشان دهد تا چه اندازه خطرات این جنگ به ایران نزدیک است. اصولاً منازعات و درگیریها در هر نقطهای از جهان که رخ دهند، عواقب و پیامدهای گستردهای به همراه دارند. شاید یکی از مهمترین پیامدهای منازعات و تداوم آن، ایجاد بیثباتی در منطقه مورد منازعه و چه بسا فراتر از آن باشد. پیامد دیگری که مترتب بر منازعات است، شکلگیری ائتلافها و اتحادهای متقارن و بعضاً متعارض و به تبع آن ایجاد فضای روانی عدم اعتماد و اطمینان به نیات و رفتار بازیگران ذینفع در بحران است. با عنایت به اینکه جهتگیری سیاست خارجی کشورها در برخورد با بحران براساس منافع ملی شکل میگیرد، طبیعی است که تقابل و تعارض موضعگیریها، متأثر از پیگیری اهداف و منافع متعارض است. از این رو چنین رویکردهای متعارضی نه تنها روند حل بحران را مشکل میکند، بلکه زمینه مساعدی را برای تداوم و حتی تسری آن به خارج از منطقه مورد مناقشه، فراهم میآورد. نظر به اینکه منطقه قرهباغ در نزدیکی مرزهای شمال غربی ایران قرار گرفته، تداوم این بحران، امنیت ملی و ثبات در این منطقه از کشور را تحت تأثیر خود قرار میدهد. شاید برخی کشورها تمایل داشته باشند در بحران قرهباغ به عنوان میانجی میان دو کشور آذربایجان و ارمنستان نقش داشته باشند، اما برای جمهوری اسلامی ایران این درگیری یک تهدید بالقوه امنیتی و اقتصادی و حتی قومی به حساب میآید. از این رو موضعگیری ایران در مناقشه قرهباغ، به جهت تداخل و تلاقی منافع اقتصادی و اهداف امنیتی از حساسیت شدیدی برخوردار است. چراکه منافع اقتصادی ایران با وجود آرامش و ثبات در مرزهای شمالی تأمین میشود و در واقع نیازمند آن است. از طرفی دیگر اهداف امنیتی آن ایجاب میکند برای مصون ماندن از تهدیدات احتمالی، در منطقه مورد مناقشه، صلح و آرامش برقرار باشد. برقراری صلح و ثبات، علاوه بر جلوگیری از طرح اندیشههای افراطی تهدیدکننده تمامیت ارضی و امنیت ملی ایران، مانع از موفقیت سیاستهای سایر دول رقیب در منطقه نیز میشود. از این رو منافع بلندمدت ایران ایجاب میکند که موضعگیریهایش را بر مبنای رفع تنش از منطقه تنظیم کند و ضمن درخواست برای رفع اشغال و حفظ تمامیت ارضی همسایگان، اشغالگری جدید را برنتابد. براین اساس برای رهایی از تهدیدات امنیتی و تحقق منافع اقتصادی، سیاستگذاری ایران مستلزم ظرافت خاصی برای دستیابی به هر دو هدف مزبور است، از جمله این موارد و پیامدهای سیاسی و امنیتی ذیل را میتوان نام برد:
1- کاهش نفوذ منطقهای ایران در منطقه قفقاز 2-گسترش امکانات حذف ایران از طرحهای انتقال انرژی در منطقه قفقاز 3- انتقال انرژی منطقه قفقاز و آسیای مرکزی از مسیر ترکیه 4- تهییج تحرکات قومی پانترکیسم 5- افزایش تحرکات جداییطلبانه توسط آذربایجان و ترکیه در قالب طرح آذربایجان شمالی و جنوبی 6- گسترش نفوذ ترکیه در منطقه قفقاز جنوبی 7- همکاری و نزدیکی بیش از حد آذربایجان و ترکیه 8- بازگشت روسیه به منطقه قفقاز جنوبی 9- مدیریت مسائل منطقه بدون حضور ایران 10- انزوای دیپلماتیک ایران در منطقه 11- احتمال ناامن شدن مسیر ترانزیت جادهای برق و گاز به ارمنستان
در شرایط کنونی، با شعلهور شدن دوباره آتش جنگ در سال 2020 میان آذربایجان و ارمنستان بر سر قرهباغ و فشار جهانی بر ایران و سردی روابط برخی از همسایگان در شمال و جنوب، شایسته است جمهوری اسلامی ایران با انجام اقدامات ایجابی و مثبت در تنشزدایی و اعتماد متقابل میان کشورهای متخاصم، درصدد نیل به منابع ملی خود باشد. این کتاب با توجه به خلأ موجود در مطالعات کتابی و استراتژیک منطقه آسیای مرکزی قفقاز انتخاب گردیده، چرا که این حوزه به طور خاص مورد تحقیق نویسندهان قرار گرفته است، اما این منطقه به دلیل پویایی و شکننده بودن مسائل خود نیازمند کتابهای مکمل است. جنگ قرهباغ در سال 2020 این موضوع را تأیید میکند که این منطقه آبستن تغییرات ژئوپلتیک و استراتژیک است و همسایگی دو کشور آذربایجان و ارمنستان با جمهوری اسلامی ایران و تأثیرات اختلافات این دو کشور بر امنیت ملی ایران اهمیت موضوع را دوچندان میکند. لذا با توجه به پویایی مسائل این منطقه نویسنده در صدد آن است تا تأثیرات این مناقشه را با توجه به تحولات جدید بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران بررسی کند. طبعاً این کتاب در ادامه کار نویسندهان متقدم قرار دارد و از منابع این محققان در پیشبرد این کتاب استفاده خواهد شد. در اغلب تحقیقات صورت گرفته پیرامون بحران قرهباغ، موضوع بررسی پیامدهای سیاسی – امنیتی بحران قرهباغ بر امنیت ملی ایران به عنوان یک مسئله اصلی مورد توجه قرار نگرفته است و پیامدهای این بحران بیشتر بر دو کشور آذربایجان و ارمنستان مورد تحلیل قرار گرفته است در این تحقیق برای اولین بار تلاش خواهد شد تا این پیامدها در محور اصلی کتاب و بر مبنای یکی از رویکردهای حاکم بر عرصه نظری در روابط بین الملل (نظریه واقعگرایی ساختاری) این تبعات مورد تحلیل و ارزیابی قرار گیرد و به علاوه تلاش خواهد شد تا راهبرد عقلایی چگونگی مقابله با این تهدیدات مورد تبیین و واکاوی قرار گیرد. کتاب حاضر براساس فصول زیر سازماندهی شده است: فصل اول به کلیات تحقیق اختصاص دارد. قلمرو موضوعی مورد نظر نویسنده در این کتاب، طوری تعیین شد که در آن فهم بهتری از پیامدهای سیاسی و امنیتی بحران قرهباغ بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران صورت گیرد. همچنین قلمرو زمانی این کتاب، از آغاز این بحران در دهه 1980 میلادی تا آغاز دوباره این درگیریها در سال 2020 محدود میشود. نویسنده در این کتاب سعی کرده است برای اولین بار به بررسی پیامدهای سیاسی – امنیتی بحران قرهباغ بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران بر مبنای یکی از رویکردهای حاکم بر عرصه نظری در روابط بین الملل (نظریه واقعگرایی ساختاری) بپردازد. در اغلب تحقیقات صورت گرفته پیرامون بحران قرهباغ، موضوع بررسی پیامدهای سیاسی – امنیتی بحران قرهباغ بر امنیت ملی ایران به عنوان یک مسئله اصلی مورد توجه قرار نگرفته است. کتاب با توجه به رهیافتها و نظریههای موجود (واقعگرایی ساختاری) در حوزه روابط کشورها به ویژه نظریههایی که توان و پتانسیل تحلیلی مناسبی برای تعارض منافع ملی دو کشور نگاشته شده است و سعی دارد با انتخاب یک نظریه مناسب برای موضوع کتاب زمینه را برای واکاوی بیشتر تاثیرات منطقهای اختلافات و تعارض منافع دو کشورارمنستان و آذربایجان در حوزههای مختلف را تحلیل کتد. در فصل دوم به علل شکلگیری و استمرار بحران قرهباغ اختصاص دارد. نوع و تاریخ روابط دو کشور، زمینههای اشتراک و افتراق منافع قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای در حوزه داخلی و خارجی مورد بررسی قرار میگیرد. در فصل سوم کتاب به واکاوی پیامدهای سیاسی – امنیتی بحران قرهباغ بر امنیت ملی ایران میپردازد. در این فصل به این پیامدها از زاویه داخلی مانند گسترش مخاطرات مرزی، تهییج تحرکات قومی، انتشار و افزایش مخاطرات نظامی بر امنیت داخلی و از زاویه خارجی و بین المللی مانند کاهش نقش ایران، گسترش نفوذ رقبای منطقهای و بینالمللی، کاهش منافع اقتصادی و تبدیل شدن منطقه به کانون بحران از منظر جامعه جهانی میپردازیم. در فصل چهارم به راهبرد مناسب مقابله با پیامدهای سیاسی – امنیتی بحران قرهباغ بر امنیت ملی ایران پرداخته میشود. و در فصل پنجم نیز به نتیجهگیری و جمعبندی و ارائه راهکارهای پیشنهادی اختصاص دارد. بنابراین نویسنده در وهله اول در این کتاب به پیامدهای امنیتی – سیاسی بحران قرهباغ بر امنیت جمهوری اسلامی ایران میپردازد و در وهله دوم به بررسی و واکاوی بحران قرهباغ میپردازد. مهمترین پیامدهای سیاسی - امنیتی میانجیگری بحران قرهباغ بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران چه خواهد بود؟ همچنین این سوالات مطرح می شود:
1- مهمترین علل و مولفههای شکلگیری و استمرار بحران قرهباغ چه میباشد؟
2- اصلیترین پیامدهای سیاسی – امنیتی بحران قرهباغ بر امنیت ملی ایران بر مبنای چه رویکردی قابل تبیین و ارزیابی میباشد؟
3- راهبرد مناسب مقابله با پیامدهای سیاسی – امنیتی بحران قرهباغ بر مبنای چه مولفههایی قابل بررسی و تحلیل میباشد؟ می توان بیان داشت که استمرار بحران قرهباغ پیامدهای سیاسی – امنیتی نظیر افزایش نفوذ رقبای منطقهای، بسط مخاطرات امنیتی – نظامی، افزایش تنشهای مرزی، عدم بهرهبرداری از منافع اقتصادی و تهییج مخاطرات قومی بر امنیت ملی ایران را به دنبال خواهد داشت.