پویایی ژئوپلیتیک روسیه 686

بروزرسانی:‌ ۱۴۰۱/۱۲/۰۶

نظرات و دیدگاه‌های خود را برایمان ارسال کنید
  • زهرا امامی- فرامرز علی بیگی- میلاد الهی نیا

پویایی ژئوپلیتیک روسیه


مقدمه نگارش کتاب «پویایی ژئوپلیتیک روسیه: بازسازی نظم جهانی» پس از تکمیل کتاب «دولت ناپایدار: ایران در عصر هسته¬ای» و ملاحظۀ چشم¬انداز سیاسی متغیر آمریکا پس از انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیس¬جمهور ایالات متحده، برای اینجانب تبدیل به امری ضروری شد. همچنین رد پای فزایندۀ نظامی و دیپلماتیک روسیه در خاورمیانه و دیگر مناطق، مرا به ضرورت این مهم متقاعد کرد که باید تعهدات روسیه را در در چهارچوب عرصۀ وسیع بازی شطرنج ژئوپلیتیکی که مسکو در حال انجام آن است، بررسی کنم. برای مثال، هنگامی که روسیه به¬عنوان نیروی تصمیم¬گیرنده ظاهر شده و به وضوح، افول رهبری آمریکا را در منطقه آشکار کرده است، نباید از نتیجۀ جنگ داخلی سوریه شگفت¬زده شد. موضع روسیه در مورد اختلاف¬های جاری بین عربستان سعودی و ایران، قابل پیش¬بینی نیست؛ آیا روسیه همانند یک کارگزار عمل می¬کند یا منتظر می¬ماند تا ببیند چه چیزی ممکن است رخ دهد؟ تحلیل¬ها نشان می¬دهد که روسیه یکی از دو بازیگر اصلی در نظم جهانی نوظهور است (دومین کشور، چین است). صلاحیت و آمادگی من برای ارزیابی استراتژی جهانی روسیه، در دنیایی پویا با تغییرات ژئوپلیتیک معاصر، بر اساس بیش از 15 سال تجربه به ¬عنوان تحلیل¬گر و مشاور امنیت بین¬المللی در واشنگتن، پایه¬ریزی شده است. بر پایۀ تمرکز دکتری (doctoral) بنده در زمینۀ امنیت بین¬المللی و در قامت یک سرباز قدیمی که در عملیات¬های خارج از کشور در این حوزه با نیروهای ویژۀ نظامی آمریکا در کشورهایی چون افغانستان، ازبکستان، عراق، عربستان سعودی، یمن، بولیوی و ساحل عاج همراه بوده¬ام، علاوه بر مسائل مربوط به تجارت داخلی و بین¬المللی، می¬توان از مسائلی که در حین انجام عملیات به دستور سیاست¬گذاران ایالات متحده انجام می¬شود نیز سخن گفت. اینجانب، علاوه بر موراد فوق، عمق تعاملات اجتماعی، ژئوپلیتیکی و فرهنگی روسیه را از منظرهای انتزاعی و عملی درک کرده¬ام و نحوۀ عملکرد سیاست¬های داخلی و خارجی روسیه را می¬شناسم. به عقیدۀ من، این تجربه، تعاملی دست¬اول برای ارائۀ برجسته¬ترین تجزیه و تحلیل از تعامل، واکنش و مدیریت نقش روسیه در سیستم ژئوپلیتیک کنونی منطقه¬ای و جهانی است که بررسی آن ضرورت دارد. با توجه به تجربۀ شخصی بنده، لطفاً در نظر داشته باشید که گرچه این اثر دربارۀ اطلاعات طبقه-بندی¬نشده و طبقه¬بندی¬شده بحث می¬کند، اما نمی¬تواند شواهد واقعی را از منابع طبقه¬بندی¬شده ارائه دهد. من از تجربیات خویش بهره می¬برم تا خوانندۀ این سطور را یاری کنم که تصویر وسیع¬تری از واقعیت¬های سیاسی روسیه را درک کند؛ همچنین بر آنم تا بینش خویش دربارۀ چگونگی درک و حل مسائل مؤثر بر روابط روسیه و آمریکا و جهان را با مخاطبان به اشتراک بگذارم. برخی از نوشته¬های بنده به فهم این دغدغه¬های مهم کمک شایانی می¬کند. برای نمونه، به مقاله¬های اینجانب در باب مسائل جهانی دربارۀ شورای آتلانتیک اسلواکی (که از اعضای شورای آتلانتیک اروپاست) مراجعه کنید ؛ تعدادی از مقالات من به زبان¬های عربی، چینی، فارسی، آلمانی، روسی، ترکی و اسپانیایی در روزنامۀ صبح چین جنوبی (هنگ¬کنگ) و شورای امور جهانی ترجمه شده است. این مقاله¬ها طیف وسیعی از موضوعات از جمله، بازارهای جهانی انرژی، امنیت بین¬الملل، مسائل جهانی، سیاست خارجی آمریکا، تجارت بین¬الملل و موارد دیگر را شامل می¬شوند. گاهی، می¬سنجم که چگونه ممکن است چشم¬انداز ژئوپلیتیک، با مرکزیت روسیه و چند کشور دیگر، از جمله کشورهای بالتیک (استونی، لتونی و لیتوانی)، کشورهای شمال اروپا (دانمارک، فنلاند، ایسلند، نروژ و سوئد)، اوکراین، لهستان، گرجستان و خاورمیانه در دهۀ آینده با توجه به تغییرات تکانشی، ترسیم¬کنندۀ دورنمای سیاسی منطقه¬ای و جهانی باشد. غالب فعالیت¬های نویسندۀ این سطور در کتاب¬های «حجاب: سقوط آل¬سعود (2018)، دولت ناپایدار: ایران در عصر هسته¬ای (2018) و سیاست خارجی مبهم ایالات متحده (2016)» بیان شده است. سیاست خارجی تهاجمی روسیه برای دولت¬های بعدی آمریکا چالش¬های جدی ایجاد خواهد کرد؛ زیرا محققان و کارشناسان امور خارجی از اینکه روابط روسیه و آمریکا چگونه خواهد شد، در شگفت هستند. در ساختار واشنگتن، فقدان بحث و گفتگو دربارۀ روسیه مرا نگران می¬کند. برای نمونه، از زمان پایان جنگ سرد، دولت آمریکا از کاهش شدید تخصص، اعتبار و استعداد رنج می¬برد. اصلاحات دوران یلتسین که روسیه را در دوران پوتین به یک سیستم اقتدارگرا تبدیل کرد، به پایان رسیده است؛ چشم-انداز ایجاد یک نظام جدید دموکراتیک در روسیه پس از سال 1991، توهم¬آمیز بوده است. کسانی که گمان می¬بردند پس از جنگ سرد، حکومت روسیه به دموکراسی فعال تبدیل خواهد شد، نه به اندازۀ کافی اندیشیده و نه تاریخ روسیه را به¬خوبی دریافته بودند. همچنان معتقدم اگر غرب و واشنگتن بخواهند با روسیه مشارکت کنند، ابتدا باید علت این رابطه را بیابند و سپس در پی چاره باشند. مصاحبه¬های اخیر من در اروپا با شهروندان اروپای شرقی، نگرانی¬ جدی آنان در باب سیاست خارجی تهاجمی روسیه را آشکار می¬کند. به همین ترتیب، کشورهای اسکاندیناوی نیز با تردید به اختصاص دارایی¬های دریایی روسیه به سمت قطب شمال، واکنش نشان داده¬اند. مدت¬هاست روسیه به دنبال تسلط اقتصادی و نظامی در سواحل شمالی خود است؛ منطقه¬ای که به ارزش 35 تریلیون دلار نفت و گاز طبیعی بکر در اختیار دارد (رید 2018). حتی چین، کشوری که هیچ ادعای سرزمینی برای قطب شمال ندارد، با تأمین بودجه، مشارکت در پروژه¬هایی برای توسعۀ قطب شمال را آغاز کرده است. این امر اهمیت و نفوذ روزافزون این منطقه را نشان می¬دهد؛ با تأثیر تغییرات آب¬وهوایی بر منطقه و جهان، باید در آینده¬ای نزدیک، شاهد رقابت گسترده¬تری باشیم. ما در این کتاب، سه سؤال اساسی را مطرح می¬کنیم: 1- آیا تغییرات ژئوپلیتیکی فعلی به نفع اهداف بلندمدت جهانی روسیه خواهد بود؟ 2- روسیه برای تضمین امنیت منافع استراتژیک خود چه سیاست خارجی را در خاورمیانه و مناطق بالتیک دنبال خواهد کرد؟ 3- آیا قدرت¬های بزرگ بر سر منابعی که می¬توانند باعث درگیری نظامی شوند، با یکدیگر مقابله خواهند کرد یا مماشات را برای حفظ صلح و ثبات در دورۀ جدید انتخاب خواهند کرد؟ این کتاب به نحوۀ اجرای سیاست خارجی تهاجمی روسیه در مناطق مختلف جهان به¬ویژه خاورمیانه، آمریکای لاتین، اروپا و بالتیک توجه ویژه¬ای دارد. برای مثال، استونی برنامه¬های سیاست خارجی روسیه را با دقت زیر نظر دارد. امکان اتحاد روسیه و چین می¬تواند بستر مناسبی برای هر دو کشور فراهم کند که بر اساس آن می¬توانند همکاری خود را در همۀ جبهه¬ها، از جمله در حوزۀ نظامی تقویت کنند. هیچ قطعیتی در مورد آن که چشم¬انداز ژئوپلیتیک جهانی در دهۀ آینده چگونه خواهد بود، وجود ندارد؛ اما با اطمینان می¬توان دریافت که اتحاد روسیه و چین به تغییر سریع نظم جهانی و کاهش بیشتر سهم ایالات متحده از قدرت جهانی کمک خواهد کرد. افسوس که تغییر توازن جهانی قدرت، اکنون در حال اجراست. کتاب پیش رو به هفت فصل تقسیم شده است. فصل اول به بررسی کمک¬های اقتصادی و سیاسی در مورد چالش¬های داخلی روسیه می¬پردازد که روسیه از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در پایان سال 1991 تا کنون همچنان با آن روبروست. از منظر جبهۀ سیاسی داخلی، روسیه از سال 1993 با چالش¬های بزرگی مواجه شده است؛ چون مخالفت، از شاخه¬های اجرایی و قانون¬گذاری تا سمت سیاسی روسیه نمایان می¬شود، این چالش¬ها موجب شد بوریس یلتسین، رئیس جمهور وقت، ارتش را برای انحلال پارلمان و برگزاری انتخابات پارلمانی جدید، اعزام کند. بیش از یک دهه، روسیه راهبرد جدیدی را تحت رهبری ولادیمیر پوتین در پیش گرفت. هدف این رویکرد، گسترش دامنۀ نفوذ جهانی روسیه و ارتقای منافع تجاری، نظامی و انرژی این کشور بود. این امر پس از اختلاف¬های سیاسی آمریکا و غرب و کاهش قدرت رهبری آمریکا روی داد. فصل دوم این کتاب به بررسی تاریخ اتحاد جماهیر شوروی و ظهور آن در صحنۀ جهانی می¬پردازد. در این فصل، تصویری اجمالی در مورد روسیۀ تحت کنترل میخائیل رومانوف (که در سال 1613، اولین تزار رومانوف روسیه شد) ارائه می دهم. در این بخش دربارۀ سقوط سلسلۀ رومانوف و متعاقب آن، تصرف روسیه توسط بلشویک¬ها سخن خواهیم گفت. در این ارزیابی می¬بینیم که سیاست خارجی تهاجمی روسیه، نشان¬گر نیاز مبرم آن برای بازپس¬گیری روزهای باشکوه امپراطوری روسیه یا حتی دوران اتحاد جماهیر شوروی است. در این باب، باید رویدادهای تاریخی را که منجر به تشکیل روسیۀ کنونی شده است، در نظر گرفت. امروزه، در دورۀ حکمرانی پوتین، روسیه برای دستیابی به استراتژی جهانی، از تاکتیک¬هایی بهره می¬برد که نیروی نظامی از آن¬ها پشتیبانی می¬کند. حضور روسیه عملاً در تمام نقشه¬ها، چه در درگیری¬های موجود در منطقۀ بالتیک و خاورمیانه، چه مداخلۀ محدود نظامی در ونزوئلا و همکاری احتمالی با چین، آشکار است. گرچه اقدامات خارجی روسیه بیشتر به صورت فرصت¬طلبانه است، اما روسیه به طور فزاینده¬ای در پی ایجاد جهانی چندقطبی است که در مدیریت آن نقش مهمی ایفا کند. به این ترتیب، روسیه با ایجاد موقعیت جدید خود در خاورمیانه، نقشۀ ژئوپلیتیک منطقه را از نظر نظامی، سیاسی و اقتصادی از نو ترسیم می¬کند. در این کتاب، به موقعیت تاریخی¬ای که اتحاد جماهیر شوروی در آن تأسیس شد می¬پردازیم و رویدادهای سیاسی که منجر به ظهور روسیه امروزی شد را بررسی می¬کنیم. در این بخش بر یک جدول زمانی که با خاتمۀ جنگ جهانی دوم در سال 1945 و آغاز جنگ سرد میان ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی که تقریباً نیم¬ قرن به طول انجامید تمرکز می¬کنیم. در پایان این فصل، به بحث دربارۀ ظهور فدراسیون روسیه و چالش¬های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در دوران بوریس نیکولایویچ یلتسین، دمتری مدودف و رئیس جمهور فعلی، ولادیمیر پوتین می¬پردازدیم. در فصل سوم کتاب به بررسی منابع قدرت نظامی و انرژی روسیه می¬پردازیم؛ هر دو منبع، به اصل و اساسی که روسیه، قدرتش را بر آن بنا کرده است کمک می¬کنند. اگر توانایی¬های هسته¬ای نبود، چندان به بحث در مورد روسیه نمی¬پرداختیم. با این حال، نفت و گاز طبیعی فراوان روسیه، به مسکو اجازه می-دهد که از منابع اقتصادی خود به عنوان یک ابزار سیاسی برای پیشبرد برنامه¬های کشور بهره ببرد. در گسترۀ تاریخ جهان، ژئوپلیتیک انرژی، نه¬تنها در مورد عرضه و تقاضا بلکه در مورد کنترل دسترسی به منابع انرژی نیز بوده است. کنترل دسترسی به انرژی یکی از نیروهای محرک روسیه در بازار جهانی انرژی بوده است. این واقعیت در حال حاضر به ما نشان می¬دهد که چگونه کشف گاز مایع طبیعی (LNG) در کشورهای مصر و قبرس، تنش¬های ژئوپلیتیکی را در میان کشورهای مختلف، از جمله روسیه تشدید می¬کند. راهبرد کوتاه¬مدت و بلندمدت روسیه، بهره¬گیری از نیروی نظامی خود برای پیشبرد اهدافش بوده است. پس از تعلیق پیمان نیروهای هسته¬ای میان¬برد (که از این پس به آن معاهدۀ INF می¬گوییم) بین روسیه و ایالات متحده، مسکو نسل جدیدی از موشک¬های هسته¬ای میان¬برد را توسعه می¬دهد. زمان زیادی باقی مانده است تا روسیه این موشک¬ها را در نزدیکی منطقۀ بالتیک و مرزهای کشورهای شرق اروپا مستقر کند. فصل سوم با توجه به مشاهداتی در مورد اینکه آیا روسیه نظم جهانی را تغییر یا افزایش می¬دهد و صلح و ثبات را در منطقۀ بالتیک تهدید می¬کند یا خیر، ادامه می¬یابد. با توجه به این مقدمات، نتیجه می¬گیریم که درک مسائل امنیتی مد نظر پوتین برای توانایی او در جهت¬یابی طوفان¬های ناپایدار و حرکت روسیه در آب¬های ژئوپلیتیک، ضروری است. فصل چهارم کتاب، به بررسی سیاست خارجی ایالات متحده در قبال روسیه، قبل و بعد از سقوط اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 که منجر به فروپاشی کمونیسم شد، می¬پردازد. از منظر تاریخی، روابط روسیه و آمریکا به حدود 200 سال پیش برمی¬گردد؛ زمانی که دو کشور روابط دیپلماتیک چندوجهی داشتند. با تغییر پویایی¬های جهانی، روسیه و ایالات متحده رقابت خود را برای نفوذ سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیکی همراه با سلطه آغاز کردند. روسیه و آمریکا، در مواجهه با چالش¬هایی که تهدیدی برای منافع ملی آن¬ها بود، همکاری کرده¬اند. در اوایل قرن بیستم، ایالات متحده، در طول قحطی 1921-1923 کمک¬های بشردوستانه¬ای را به روسیه ارائه کرد. منافع روسیه و ایالات متحده، هنگامی که در جنگ جهانی دوم علیه دشمن مشترک به هم پیوستند، همگرایی پیدا کرد. با این حال، وقتی ایالات متحده تصمیم گرفت مواد لازم را برای متحدان خود فراهم کند، این تصمیم منجر به آغاز جنگ سرد شد. جنگ سرد سببی شد تا هر دو کشور (روسیه و ایالات متحده) از اتحادهای نظامی جهانی خود حمایت کنند. این اختلاف از طریق دو اتحاد نظامی با محوریت اروپا جریان داشت: ناتو (ایالات متحده و متحدانش) و پیمان ورشو (اتحاد جماهیر شوروی و متحدانش). بخشی از فصل چهارم را به پیامدهای فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 اختصاص داده¬ایم که به عنوان پایان جنگ سرد به نظر می¬رسید، یا ما فکر می¬کردیم که پایان جنگ سرد است! بسیاری از مقامات واشنگتن گمان می¬کردند جنگ سرد به پایان رسیده و ایالات متحده پیروز شده است، در حالی که واقعیت فعلی چیز دیگری را نشان می¬دهد. روابط روسیه و آمریکا ابعاد جدیدی را ایجاد کرد. در پایان فصل چهارم، نتیجه می¬گیریم که بدون گفتگوی مستقیم میان مسکو و واشنگتن، هیچ¬گونه همکاری وجود نخواهد داشت. جالب است بدانید که روسیه تا چه حد در انتخابات ریاست جمهوری آیندۀ آمریکا (2020) مداخله می¬کند تا وضعیت موجود را نگه دارد. در فصل پنجم، بر چگونگی توقف رقابت روسیه و آمریکا حتی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 تمرکز داریم. در حال حاضر، جهان، شاهد یک روسیۀ متجاوز با حمایت نظامی و مشوق-های اقتصادی است. این رقابت، در سال¬های آینده، به چند دلیل اساسی، تشدید خواهد شد. آغاز رقابت¬ انتخاباتی روسیه برای تأثیرگذاری بر انتخابات در ایالات متحده و اروپا، نه¬تنها نمایان¬گر استراتژی بلندمدت روسیه برای تضعیف نهادهای دموکراتیک در غرب است، بلکه تعهد روسیه در دفاع از «حوزۀ منافع ممتاز» در اطراف مرزهایش و فراتر از آن را برجسته می¬کند. فصل ششم کتاب با معرفی استدلال در این باب که روسیه از تأثیرگذاری بر نظم جهانی با استفاده از ابزارهای مختلف سایبری، اقتصادی، اطلاعاتی و ابزارهای نظامی چگونه سود می¬برد، آغاز می¬شود؛ در ادامه بررسی می¬کنیم که چگونه رویکرد «رهبری» ایالات متحده به نظم جهانی آشفته کمک می¬کند و خلأ ایجادشده توسط روسیه و چین، راه را برای ظهور دوبارۀ جهان چندقطبی که روسیه در آن نقش برجسته¬ای ایفا می¬کند، هموار می¬نماید. در این بخش، توضیح می¬دهیم که روسیه چگونه از خطاها و اشتباهات سیاسی آمریکا، از جمله حمله به عراق در سال 2003 و جنگ جاری افغانستان بهره می¬برد. روسیه با این اقدامات، آرمان¬های سیاسی¬اش را برای احیای مجدد خود به¬عنوان یک قدرت جهانی با نفوذ بالا در پی می¬گیرد؛ درواقع روسیه می¬خواهد شکوه از دست¬رفتۀ خویش را بازیابد. در فصل هفتم کتاب، خواهیم دید که چگونه روسیه و چین قصد ادغام کارت¬های بازی سیاسی خود در میز بازی¬های بین¬المللی را دارند. در این بخش، دورنمای ژئوپلیتیک جدیدی را که روسیه در قلب آن حرکت می¬کند، ارزیابی می¬کنیم؛ علاوه¬ بر این، به طور خاص، جزئیات نحوۀ روابط روسیه با سایر قدرت-های بزرگ را با توجه به تغییر توازن قدرت جهانی نشان می¬دهیم. در ادامه، به این موضوع می¬پردازیم که آیا ایالات متحده استراتژی جدیدی برای برخورد با روسیه در نظر گرفته است؟ زیرا روسیه راهی برای تضعیف بیشتر اعتبار و اعتماد به نظام دموکراتیک آمریکا، و نظم جهانی در این زمینه پیدا کرده است. از نظر اینجانب، کوته¬بینانه است که گفتگو در مورد آنچه روابط فعلی روسیه و آمریکا را تضعیف می¬کند، به اختلاف در مورد منافع استراتژیک کلیدی محدود کنیم. آنچه در پیش است بسیار مرا نگران می¬کند، زیرا روابط روسیه و آمریکا، آشکارا در آستانۀ درگیری قرار دارد. دلیلی نمی¬بینیم که روسیه در آینده، مسیرش را تغییر دهد. کشورهای غربی، از جمله ایالات متحده، باید دیگر وانمود نکنند که از هدف روسیه آگاه هستند. عدم بحث دربارۀ روسیه، مانع از آن می¬شود که تحلیل¬گران و مؤسسه¬های سیاست خارجی به طور کامل درک کنند که استراتژی، مقیاس و دامنۀ فعالیت¬های روسیه (به¬ویژه پس از سال 2014) از نظر جغرافیایی و عملیاتی فراتر می¬رود. نگرانی من این است که در غیاب خِرَد بین¬المللی ایالات متحده، جهان غرب ممکن است در آخرین مرحلۀ سفر سلطه¬جویانۀ خود باشد. در این صورت، منتظر باشید تا چین خلأ را جبران کند و روسیه، بازسازی امپراطوری از دست¬رفتۀ خود را آغاز کند. تظاهر به موارد دیگر در پایان این بازی، غیر واقعی است. این کتاب به¬طور ویژه به این موضوع می پردازد که آیا روسیه، نظم جهانی را تغییر خواهد داد یا خیر؟ همچنین مبارزۀ اقتصادی روسیه را بررسی خواهیم کرد؛ زیرا با کاهش مداوم قیمت نفت در بازار جهانی و تجدید تحریم¬های اقتصادی آمریکا پس از الحاق «کریمه» شرایط عوض خواهد شد. آیا روسیه از پیوستن یا مشارکت در ابتکار چین با عنوان «یک جاده یک کمربند» خودداری می¬کند؟ نویسندۀ این سطور، هیچ دلیل منطقی برای این کار نمی¬بیند. زمان، واقعیت¬ها را نشان خواهد داد. همچنین در این فصل سعی می¬کنیم با بررسی سه موضوع مهم، به استراتژی کلی روسیه در خاورمیانه بپردازدیم: (1) با شدت گرفتن طوفان ژئوپلیتیک در خاورمیانه، روسیه از هرج و مرج جاری استفاده می¬کند و کشورهای منطقه را مجبور می¬کند تا تأثیر نظم ژئوپلیتیک جدید را بر افق سیاسی و اقتصادی آیندۀ خود، ارزیابی کنند. (2) کشف گاز مایع طبیعی جدید در سواحل مصر و قبرس چگونه می¬تواند بر سیاست انرژی روسیه در قبال اروپا تأثیر بگذارد؟ از آنجا که روسیه، اصلی¬ترین تأمین¬کنندۀ گاز مایع طبیعی اروپاست، کشفیات اخیر انرژی در مصر و قبرس، در نهایت دورنمای اقتصادی بسیاری از کشورهای منطقه را تغییر خواهد داد. (3) آیا الحاق کریمه به روسیه، مقدمه¬ای برای تجاوز بیشتر به کشورهای بالتیک است؟ مبحثی که میان تحلیل¬گران امنیت بین¬الملل و دانشگاه¬ها افزایش یافته آن است که مسکو دقیقاً می¬داند کدام دکمه¬های سیاسی را فشار دهد. وقتی صحبت از مسائل جهانی می¬شود، روسیه هنوز می¬خواهد حرفی برای گفتن داشته باشد و از ورودی¬ها و پیشنهادهای خود غافل نشود. با این حال، روسیه در حال پیشبرد استراتژی¬های جهانی خود است، چه در خاورمیانه (مداخله در جنگ داخلی سوریه که حتی از مرزهای آن فراتر می¬رود) و چه در آمریکای لاتین (ساختن پایگاه جاسوسی در نیکاراگوئه همانند حضور نظامی و اطلاعاتی در زمان جنگ سرد). به این ترتیب، همه چیز مهیاست. خیزش و رشد سریع چین، کاهش سهم ایالات متحده از قدرت جهانی، انحلال نظم جهانی و احتمال روابط نظامی مشترک بین روسیه و چین، همگی نشان می¬دهند که اکنون، تغییر موازنۀ قدرت جهانی در حال اجراست. ما نباید نشانه¬های هشداردهندۀ روسیه را به عنوان کشوری که به هر حال یک ابرقدرت هسته¬ای است و از نظر قابلیت¬های مخرب، بی¬تردید با اهمیت است، نادیده بگیریم. تعاملات روسیه در سوریه و اوکراین نشانه¬ای است که ارتش این کشور مایل و آماده است تا به دستور پوتین و کرملین، دست¬به¬کار شود. من کتاب پیش رو را با این اعتقاد قاطع می¬نویسم که: روسیه در حال اتخاذ راهبردی است که به هرج و مرج در کشورهای بالتیک دامن می¬زند، باعث شکاف بیشتر بین ایالات متحده و متحدانش می¬شود و از فرصتی که در اختیار آن قرار گرفته از طریق تغییر ژئوپلیتیک و با نیروهای چین برای مقابله با دشمن مشترک (ایالات متحده آمریکا) استفاده می¬کند. آیا روسیه با توجه به تغییر موازنۀ قدرت ژئوپلیتیکی در این تلاش¬ها موفق خواهد شد؟ پویایی ژئوپلیتیک روسیه و بازسازی نظم جهانی، به این مسائل و سایر سؤال¬ها پاسخ می¬دهد



فهرست مطالب

عنوان صفحه

مقدمه. 1

فصل اول :مروری بر ژئوپلیتیک روسیه. 13

1-1. مقدمه. 13

1-2. وضعیت فعلی امور جهانی.. 14

1-3. روابط روسیه با کشورهای جداشده از آن. 18

1-4. پویایی داخلی روسیه (اجتماعی/ اقتصادی/ سیاسی) 23

1-5. نتیجه. 32

1-6. منابع فصل اول. 34

فصل دوم : تاریخ روسیه. 37

2-1. مقدمه. 37

2-2. تاریخ اولیۀ امپراطوری روسیه. 39

2-3. ظهور روسیۀ امروزی.. 42

2-4. جغرافیای روسیه. 47

2-5. جمعیت روسیه. 48

2-6. ساختار دولت فعلی روسیه. 50

2-7. دوران رکود. 51

2-8. نتیجه گیری.. 56

2-9. منابع فصل دوم. 57

فصل سوم : منابع قدرت روسیه. 61

3-1. مقدمه. 61

3-2. ارتش: منبع قدرت... 63

3-3. تنشهای روسیه با کشورهای جداشده از آن. 70

3-4. انرژی (نفت/گاز طبیعی) 71

3-5. روسیه: یک قدرت انرژی.. 74

3-6. نتیجه گیری.. 76

3-7. منابع فصل سوم. 77

فصل چهارم : روابط ایالات متحده - روسیه: گذشته، حال و آینده. 81

4-1. مقدمه. 81

4-2. فرانکلین روزولت (1933–1945): سیودومین رئیس جمهور ایالات متحده 82

4-3. هری اس ترومن (1945–1952): سیوسومین رئیس جمهور ایالات متحده 83

4-4. دویت دی آیزنهاور (1953–1961): سی وچهارمین رئیس جمهور ایالات متحده 85

4-5. جان اف کندی (1961–1963): سیوپنجمین رئیس جمهور ایالات متحده 86

4-6. لیندون بی جانسون (1963–1968): سی وششمین رئیس جمهور ایالات متحده 87

4-7. ریچارد ام. نیکسون (1969–1974): سی وهفتمین رئیس جمهور ایالات متحده 88

4-8. جرالد آر فورد جونیور (1974–1977): سی وهشتمین رئیس جمهور ایالات متحده 90

4-9. جیمز (جیمی) ای. کارتر، جونیور (1977–1981): سی ونهمین رئیس جمهور ایالات متحده 91

4-10. رونالد دبیلیو ریگان (1981-1919): چهلمین رئیس جمهور ایالات متحده 92

4-11. جورج بوش (1989-1993): چهل ویکمین رئیس جمهور ایالات متحده 93

4-12. ویلیام جی کلینتون (1993–2001): چهل ودومین رئیس جمهور ایالات متحده 94

4-13. جورج دبلیو بوش (2001-2009): چهل وسومین رئیس جمهور ایالات متحده 95

4-14. باراک اچ اوباما (2009–2017): چهل وچهارمین رئیس جمهور ایالات متحده 96

4-15. دونالد ج. ترامپ، جونیور (2017 تا کنون): چهل وپنجمین رئیس جمهور ایالات متحده 97

4-15-1. رویکرد ترامپ در قبال روسیه. 98

4-15-2. استدلال اصلی چیست؟. 101

4-15-3. آیا ما به جلو حرکت میکنیم؟. 103

4-16. نتیجه. 104

4-17. منابع فصل چهارم. 105

فصل پنجم : رقابت ایالات متحده و روسیه. 109

5-1. مقدمه. 109

5-2. رقابت ژئوپلیتیک.... 111

5-3. رقابت نظامی.. 117

5-3-1. چشم انداز روسیه. 119

5-3-2. چشم انداز ایالات متحده 122

5-4. رقابت اطلاعاتی.. 124

5-4-1. تجزیه و تحلیل.. 126

5-5. نتیجه گیری.. 129

5-6. منابع فصل پنجم.. 131

فصل ششم : چشم انداز فدراسیون روسیه. 135

6-1. مقدمه. 135

6-2. ابعاد سیاسی.. 136

6-3. جنبه اجتماعی.. 138

6-4. ابعاد اقتصادی.. 141

6-5. محله. 144

6-6. حرکت به جلو. 149

6-7. نتیجه گیری.. 154

6-8. منابع فصل ششم.. 157

فصل هفتم : مسیر آیندۀ روسیه. 161

7-1. حضور رو به رشد روسیه در قطب شمال. 163

7-2. نزدیک شدن روسیه و چین.. 167

7-3. سیاست خارجی تهاجمی روسیه. 169

7-4. نتیجه گیری.. 171

7-5. منابع فصل هفتم.. 173




نمایش بیشتر بستن