- مسعود جباری ملکی
روابط ایران و ارمنستان
مقدمه
مسیرهای تعریفشده برای تعاملات اقتصادی ایران در سالهای آینده، ارتباط با اتحادیه اقتصادی اوراسیایی میباشد. این اتحادیه شامل کشورهای روسیه، ارمنستان، قزاقستان، بلاروس، قرقیزستان و تاجیکستان میباشد. پیش از این جمهوری اسلامی ایران با هریک از این کشورها تعاملات دوجانبه را نیز تجریه کرده است، اما یکی از مهمترین موضوعات در سالهای اخیر پی بردن به تاثیر همکاریهای جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیایی بر روابط دو جانبه تهران با هریک از اعضای این اتحادیه میباشد. برخی بر این نظر بودند که همگرایی با اتحادیه اقتصادی اوراسیایی میتواند، چالش هایی را براي جمهوری اسلامی ایران به همراه داشته و زمینه فرصت طلبی روسیه را فراهم آورد. در نتیجه با افزایش نفوذ سیاسی و اقتصادي روسیه در منطقه، جمهوری اسلامی ایران هر چه بیشتر گرفتار قدرت روسیه میشود. در مقابل طی سال هاي اخیر، دیدگاهی قوي در میان نخبگان حاکم جمهوري اسلامی ایران شکلگرفته که نظام بینالملل، تحولات منطقهای و سیاست خارجی جمهوري اسلامی ایران سه موضوع جدا از هم نیستند، بلکه سه لایه متفاوت از یک تحلیل واحد و جامع را تشکیل میدهند، لذا یک روش مناسب براي توسعه اقتصادي کشور با توجه به تضادهاي موجود بین ایران و غرب، تقویت اتصال منطقهای و همگرایی اقتصادي در حوزه همسایگی است در این راستا، ایجاد آرامش روانی در فضاي اقتصادي ایران میتواند به زمینهسازی توسعه روابط اقتصادي و تسهیل در تجارت خارجی منطقهای منجر شود. همکاریهای منطقهای در حوزههای تجاري اقتصادي و امنیتی بهویژه در جهت توسعه اقتصادي پایدار نیازمند همکاریهای اقتصادي منطقهای ایران است. با همین منطق، اتحادیه اقتصادي اوراسیایی به دلیل سابقه ارتباطات فرهنگی و اهمیت ژئوپلیتیک اعضاي آن در چند سال گذشته، مورد توجه سیاست خارجی اقتصادي جمهوري اسلامی ایران قرارگرفته است. دولتهای یازدهم و دوازدهم در چارچوب گفتمان ژئوپلیتیک، عملگرایانه و اقتصاد محور، توجه ویژهاي را به گسترش روابط اقتصادي با کشورهاي عضو این اتحادیه داشته اند. این امر زمانی بیشتر نمود مییابد که همگرایی اقتصادي در سطح جهانی، منطقهای و زیرمنطقهای یک ابتکار مهم برا ي دستیابی به توسعه اقتصادي تلقی میشود و تشکیل اتحادیه اقتصادي اوراسیایی به عنوان حرکتی براي توسعه و موفقیت بهتر اقتصادي در بین کشورهاي منتخب پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروي دیده میشود.
منطقه قفقاز از گذشتههای دور، چه به عنوان بخشي از سرزمين و چه به عنوان حوزه نفوذ همواره مورد توجه ايران بوده است. از جمله کشورهایی که در این منطقه روابط و تعاملات گستردهای را تجربه نموده بود، ارمنستان است. جمهوري اسلامي ايران با توجه به پيوندهاي تاريخي و داشتن امتياز همسايگي، همکاریهای گسترده اقتصادي با جمهوریهای قفقاز جنوبی از جمله ارمنستان دارد. امكانات و نيازهاي ارمنستان درزمینه هاي انرژي، حملونقل، صنايع و معادن، نيروي كار ارزان، تخصص و تكنولوژي در ساخت مصنوعات و موقعيت جغرافيايي اين كشور از يك سو و موقعيت مناسب ايران، تخصص و تجربه ايران در بهرهبرداری از معادن، داشتن تكنولوژي روز براي توليد برخي كالاها، منابع غني انرژي و راههای مواصلاتي گسترده از سوي ديگر ظرفیتهای مطلوب دو كشور براي گسترش همکاریهای اقتصادي است. جمهوری ارمنستان کشوری در قفقاز جنوبی به پایتختی ایروان که از شمال با گرجستان، از شرق با جمهوری آذربایجان، از غرب با ترکیه و از جنوب با ایران همسایه است، این کشور یکی از مراکز اصلی صنعتی جماهیر اتحاد شوروی سابق محسوب میشد، جمعیت ارمنستان در حدود ۳ میلیون نفر است، این کشور به طور کلی جمعیت بسیار اندکی دارد به گونه ای که سه شهر اصلی آن یعنی ایروان، گیومری و وانادزور در حدود ۸۰ هزار نفر جمعیت دارند و سایر شهرهای کوچک این کشور کمتر از ۵۰ هزار نفر جمعیت را در خود جایدادهاند. جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۹۹۱ جز اولین کشورهایی بود که استقلال جمهوری ارمنستان از شوروی را به رسمیت شناخت، روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران و ارمنستان بر پایه اشتراکات دیرینه تاریخی و روابط دو ملتدوست استوار است. اقتصاد ارمنستان تا پیش از استقلال در سال ۱۹۹۱ یک بخش فعال صنعتی در شوروی بهویژه در بخش انرژی، نساجی و صنایع شیمایی بود عمده آن صنایع توسط تکنیسین ها، مهندسان و مواد اولیه وارداتی از جماهیر شوروی مدیریت میشدند که با استقلال جمهوری ارمنستان از شوروی عمده آن صنایع دچار استهلاک شدند، این کشور سرشار از صنایع نیازمند بازسازی و بهروزرسانی است که بحث “صادرات خدمات فنی ومهندسی” از ایران به این کشور بیش از پیش باید مورد توجه قرار بگیرد. شاید پیش از پرداختن به نیازمندیهای کالایی این کشور باید نیازمندیهای این کشور در بخش خدمات فنی و مهندسی، صنایع حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات، بخش صنعت ساختمان و صنایع شیمیایی موردبررسی قرار بگیرد. ارمنستان تنها کشور همسایه مرزی ایران است که عضو اتحادیه تجاری اوراسیا نیز می باشد. بخش صنعت در اقتصاد ارمنستان بر پایه صنایع کوچک و متوسط (SME) شکلگرفته است که فرصت خوبی برای همکاریهای صنعتی بین شهرکهای صنعتی ایران و ارمنستان فراهم میکند. روابط تجاری ایران و ارمنستان در سال ۹۸ تحت تاثیر عضویت ایران در اتحادیه تجاری اوراسیا قرار گرفت، مذاکرات موافقتنامه موقت تجاری بین ایران و کشورهای عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا در ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۷ در شهر آستانه قزاقستان به امضا رسید. موافقتنامه مذکور ۱۵ تیرماه ۹۸ توسط رییس مجلس شورای اسلامیبه دولت ابلاغ شد و رئیس جمهور آن را در ۱۷ تیرماه ۹۸ برای اجرا به وزارت صمت ابلاغ کرد. با خاتمه سه سال عضویت موقت در تشکیل منطقه آزاد تجاری اوراسیا، زمینه لازم برای عضویت ایران در این اتحادیه فراهم میشود. این موافقتنامه فرصت خوبی فراهم مینماید که با انطباقپذیری ساختارهای داخلی و رفع عیوب بوروکراسی پیچیده در درون کشور بتوانیم وارد پیمانهای بزرگتر بشویم، بنابراین میتواند یک نمونه کوچک آزمایشگاهی برای پیوستن ایران به این چنین اتحادیههای تجاری باشد. یکی از چالش های ایران برای عضویت در سازمان تجارت جهانی WTO در دهه ۸۰ شمسی این بود که ایران هنوز بهاندازه کافی تجربه همکاری با این چنین سازمان هایی را نداشت، از طریق این موافقتنامه، روانسازی تجارت طرفینی صورت خواهد گرفت و موانع تعرفهای برداشته خواهد شد و زمینه برای رفع موارد غیرتعرفهای هم فراهم میشود. از دیگر فواید الحاق ایران به این موافقتنامه میتوان به رقابتپذیری کالاهای ایرانی، اشتغال قابل توجه برای نیروی کار داخل کشور، جذب سرمایه قابل ملاحظه در مناطق شمالی و جنوبی کشور و بهرهمندی از بازارهای ترجیحی و بازارهای هدف اشاره کرد. این موافقتنامه شامل ۸۶۲ قلم کالا است که ۵۰۲ قلم از آن ترجیحات اعطایی اوراسیا به ایران است و ۳۶۰ قلم هم ترجیحات اعطایی ما به اتحادیه اوراسیا است. توافقنامه تجارت ترجیحی ایران و اوراسیا شرایط جدیدی را برای توسعه تجارت با این اتحادیه فراهم ساخت. بهگونهای که آمارهای اعلامشده از سوی مقامات مسئول نشاندهنده افزایش صادرات به کشورهای عضو اتحادیه اوراسیا است. این درحالی است که واردات از اوراسیا روند کاهشی را طی کرده است. اتحادیه اوراسیا در سال ۹۸ خریدار یک میلیارد و ۲۴۴ میلیون دلار کالای ایرانی بوده که نسبت به سال ۹۷ رشد ۱۰۵ درصدی ارزشی را تجربه کرده است. همچنین واردات از این اتحادیه یک میلیارد و ۲۰۴ میلیون دلار بوده که نسبت به سال ۹۷ افت حدود ۱۱ درصدی در ارزش را رقمزده است. با این حال یکی از مهمترین مسایل در روابط دوجانبه ایران و ارمنستان، تأثیر مسایل موجود در بحران قرهباغ است. اصولاً منازعات و درگیریها در هر نقطهای که از جهان رخ دهند، عواقب و پیامدهای گستردهای را به همراه دارند. شاید یکی از مهمترین پیامدهای منازعات و تداوم آن، ایجاد بیثباتی در منطقه مورد منازعه و چهبسا فراتر از آن باشد. پیامد دیگری که مترتب بر منازعات است، شکلگیری ائتلافها و اتحادهای متقارن و بعضا متعارض و بهتبع آن ایجاد فضای روانی عدم اعتماد و اطمینان به نیات و رفتار بازیگران ذینفع در بحران است. با عنایت به اینکه جهتگیری سیاست خارجی کشورها در برخورد با پدیده بحران بر اساس منافع ملی شکل می گیرد، طبیعی است که تقابل و تعارض موضعگیریها، متاثر از پیگیری اهداف و منافع متعارض است. ازاینرو چنین رویکردهای متعارضی نه تنها روند حل بحران را مشکل میکند، بلکه زمینه مساعدی را برای تداوم و حتی تسری آن به خارج از منطقه مورد مناقشه، فراهم میآورد. نظر به اینکه کشمکش و درگیری جمهوریهای آذربایجان و ارمنستان در منطقه قرهباغ در مرزهای شمال غربی ایران قرارگرفته، بدیهی است تداوم و تشدید بحران، امنیت ملی و منطقهای ما را مستقیما تحتالشعاع خود قرار میدهد. اصابت برخی از خمپارهها و موشکهای طرفین بهاشتباه در خاک ایران خود گویای این مطلب است که نشان دهد تا چه اندازه خطرات این جنگ به ایران نزدیک است. شاید دیگر کشورها تمایل داشته باشند تا آذربایجان و ارمنستان را به عنوان واسطههای اختلافات خود در این جنگ تبدیل کنند، اما برای جمهوری اسلامی ایران این درگیری یک تهدید بالقوه امنیتی و اقتصادی و حتی قومی بهحساب میآید. از اینرو موضعگیری ایران در مناقشه قرهباغ، به جهت تداخل و تلاقی منافع اقتصادی و اهداف امنیتی از حساسیت شدیدی برخوردار است. چراکه منافع اقتصادی ایران باوجود آرامش و ثبات در مرزهای شمالی تامین میشود و در واقع نیازمند آن است. از طرفی دیگر اهداف امنیتی آن ایجاب میکند برای مصون ماندن از تهدیدات احتمالی، در منطقه مورد مناقشه، صلح و آرامش برقرار باشد. برقراری صلح و ثبات، علاوه بر جلوگیری از طرح اندیشههای افراطی تهدیدکننده تمامیت ارضی و امنیت ملی ایران، مانع از موفقیت سیاست های سایر دول رقیب در منطقه نیز میشود. ازاینرو منافع بلند مدت ایران ایجاب میکند که موضعگیریهایش را برمبنای رفع تنش از منطقه تنظیم کند و ضمن درخواست برای رفع اشغال و حفظ تمامیت ارضی همسایگان، اشغالگری جدید را برنتابد. براین اساس برای رهایی از تهدیدات امنیتی و تحقق منافع اقتصادی، سیاستگذاری ایران مستلزم ظرافت خاصی برای دستیابی به هر دو هدف مزبور است. بدیهی است که منافع امنیتی و منافع اقتصادی ایران در منطقه قفقاز تحتالشعاع بحران قرهباغ قرارگرفته است و نتیجتا نوع موضعگیری ایران در قبال بحران قرهباغ، علاوه بر اینکه تاثیر مستقیم بر سطح روابط با جمهوریهای آذربایجان و ارمنستان دارد، بر فرآیند تداوم کشمکش و یا نحوه اختتام بحران نیز تاثیرگذار است. ازاینرو این نکته بهویژه برای جمهوری اسلامی ایران ضروری است که درگیر یک جنگ ناخواستهای که قدرتهای فرامنطقهای در آن تأثیر تعیینکنندهای دارند، نشود؛ بنابراین فوقالعاده مهم است که با اتخاذ موازنه متقارن، نقش میانجی را ایفا کند. به گونه ای که از یک سو تجاوز ارامنه به خاک آذربایجان را بهصراحت محکوم کرده و از طرفی هم تأکید بر حفظ تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان و هم تأکید بر حفظ حقوق اقلیت ارامنه که در قرهباغ زندگی می کنند، داشته باشد. در چنین فضایی ایران میتواند نقش میانجی فعال را ایفا کند و در راستای کمک به تثبیت صلح و امنیت در مرزهای شمال غربی خود گام بردارد. در غیر این صورت و با تصاعد بحران در منطقه قرهباغ، ایران با یک مشکل اساسی در مرزهای خود مواجه خواهد شد. درک تهدید ایران از روند این درگیری به دیگر متغیرهای مهم منطقه چون احساس آسیبپذیری ایران در برابر آمریکا و اسرائیل با توجه به سابقه چندین دهه همکاریهای باکو با دو کشور مذکور را افزایش میدهد؛ بنابراین ادامه این درگیریها میتواند آذربایجان را بیش از پیش به آمریکا و اسرائیل برای دریافت کمکهای نظامی و اطلاعاتی وابسته کند و بالطبع آنها نیز می توانند امتیازات بیشتری از آذربایجان برای ایجاد پایگاههای نظامی و امنیتی در این کشور دریافت کنند و راه ارتباطی ایران و روسیه را قطع کنند. با توجه به این شرایط باید توقع داشت ایران بیش از دیگر کشورها نگران خطرات تداوم جنگ قرهباغ باشد و تلاش کند تا با میانجیگری فعال طرفین را در راستای یک راه حل باثبات به میز مذاکره تشویق کند. راه حلی که بر پایه این توازن باشد که جمهوری آذربایجان تمامیت ارضیاش را حفظ کرده و قرهباغ در درون این جمهوری باقی بماند و از سوی دیگر آزادیها و حقوق ارامنه قرهباغ محترم شمرده شود. اگر چنین طرحی مورد توافق قرار بگیرد مشکلات ارمنستان و آذربایجان هم حل خواهد شد. این موازنه زمانی میتواند به سمت صلح و ثبات در حرکت باشد که به ایران، روسیه و ترکیه به عنوان کشورهای همجوار بتوانند با تشکیل کارگروه مشترک (یعنی ایران، ترکیه و روسیه + ارمنستان و آذربایجان) بر سر این مسائل به توافق برسند.
حال با توجه به پیشینه روابط ایران و ارامنه و تحولاتی که پس از فروپاشی شوروی در روابط دو کشور ایجاد کرد، ارزیابی و درک چگونگی آینده روابط دو کشور بسیار مهم میباشد؛ بهویژه آنکه با توجه به بحران قرهباغ، روابط دو کشور به شدت در حوزههای اقتصادی تحت تأثیر فراز و فرودهای این موضوع مهم امنیت منطقهای قرارگرفته است. ارمنستان به عنوان تنها عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیایی خواهد توانست در مکمل بودن اقتصاد ایران با این اتحادیه ایفای نقش کند، اما ضعف امنیتی این کشور و تأثیرپذیری فراوان آن از تصمیمات قدرتهای بزرگی همچون روسیه در معادلات امنیتی موجب شده است تا بخش مهمی از تعاملات آن با ایران دچار فراز و فرود گردد. در نتیجه این مهم لازم است تا نسبت به شناسایی نقاط ضعف و آسیبزای روابط دو کشور تحقیقی شایسته صورت پذیرد. اهداف نگارش این کتاب این است که اولاً از بعد کاربردی کتاب برای دانشجویان علوم سیاسی و روابط بینالملل دارای کاربرد است و از نظر علمی میتواند به تبیین و تشریح روابط ایران و ارمنستان بعد از بحران قرهباغ منجر شود. مهمترین سوا لاتی که میتوان مطرح کرد این است که روابط اقتصادی ایران و ارمنستان در چارچوب همگرایی اوراسیایی پس از بحران قرهباغ 2020 چگونه خواهد بود؟ همچنین این سوال که آیا اتحادیه اقتصادی اوراسیایی موجب رشد روابط ارمنستان و ایران میشود و یا موجب کاهش آن خواهد شد؟ میتوان چنین فرضیهای را مطرح ساخت که روابط اقتصادی ایران و ارمنستان در چارچوب همگرایی اوراسیایی پس از بحران قرهباغ 2020 متاثر از نحوه مدیریت منازعه باکو و ایروان بوده است. در صورتی که در مدیریت مسئله قفقاز نقش و جایگاه جمهوری اسلامی ایران مورد ملاحظه قرار نگیرد، شاهد اثرگذاری منفی بر روابط اقتصادی ایران و ارمنستان خواهیم بود. چراکه ورای نقشآفرینی ترکیه به سود آذربایجان و در تقابل با ایران، حضور فدراسیون روسیه نیز به عنوان اصلیترین بازیگر در اتحادیه اقتصادی اوراسیایی و همچنین مدیریت بحران 2020 قرهباغ (با توجه به میزان نفوذ روسیه در ارمنستان) به مثابه تنظیمکننده روابط ایران و ارمنستان محسوب خواهد شد. این موارد نشانگر تأثیرپذیری عمیق روابط (از جمله اقتصادی) تهران و ایروان از آینده و چگونگی مدیریت بحران قرهباغ خواهد بود. همچنین فارغ از تحولات قرهباغ، اتحادیه اقتصادی اوراسیایی باید موجب رشد روابط ایران و ارمنستان شود، اما وجود متغیرهای ثانویه همچون نفوذ روسیه در اقتصاد ارمنستان و اتحادیه اقتصادی اوراسیایی و نقش برجسته آن در مدیریت بحران قرهباغ زمینه کنترل و مدیریت (احتمالا کاهش) روابط اقتصادی ایران و ارمنستان را در پی خواهد داشت. کتاب پیش رو جزو پژوهشهای نظری محسوب میشود؛ لذا روش انجام آن، توصیفی- تحلیلی بوده و دادههای گردآوریشده، پس از توصیف در راستای بررسی فرضیههای مورد نظر مورد تحلیل قرار میگیرند. روش بررسی فرضیه اثباتی است بدین صورت که از اطلاعات جمعآوریشده برای تأیید فرضیه بهره برده میشود. در فصل اول به مواردی از جمله بیان مساله و اهمیت و ضرورت تحقیق، سوال، فرضیه، روش تحقیق و تعریف مفاهیم به سازماندهی تحقیق و پرداختهشده است.
در فصل دوم که تحت عنوان چارچوب نظری نام دارد به بررسی نظریه همگرایی، عوامل همگرایی پرداختهشده است.
در فصل سوم که تحت عنوان اهمیت منطقه قفقاز نام دارد به برسی اهمیت ژئوپلیتیک منطقه و اهمت استراتژیک قرهباغ و اهمیت اتحادیه اوراسیایی پرداختهشده است
در فصل چهارم به برسی کشور ارمنستان از ابعاد مختلف، سیاسی، اقتصادی، سیاست خارجی آن و امنیت در دیدگاه این کشور پرداختهشده است.
در فصل پنجم که تحت عنوان روابط اقتصادی ایران و ارمنستان در چارچوب همگرایی اوراسیای پس از بحران قرهباغ 2020 نام دارد ابتدا به بررسی بحران قرهباغ پرداختهشده است و به صورت کامل روابط ایران با اتحادیه ارواسیا و ارمنستان موردبررسی قرار گرفت
در فصل ششم که تحت عنوان نتیجهگیری نام دارد از یافت های فصول پیشین نتیجهگیری به عمل آمد.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 1
فصل اول: تعریف مفاهیم 9
1-1. همگرایی 9
1-2. منطقه 14
1-3. قدرت 15
1-4. بحران 18
1-5. ژئواکونومیک 23
1-6. میانجیگری 25
فصل دوم : چارچوب نظری 31
2-1. مقدمه 31
2-2. نظریه همگرایی 31
2-3. نظریهپردازان همگرایی 33
2-4. نقش سازمانهای بینالمللی و منطقهای در همگرايي 36
2-5. عوامل و زمینههای همگرايي 38
2-6. وحدت امت اسلامی عامل همه همگرایی 39
2-7. عوامل همگرایی میان کشورهای اسلامی 40
2-7-1. اجتماعی 40
2-7-2. ارزشها 41
2-7-3. سیاسی 41
2-7-4. جغرافیایی 42
2-7-5. اقتصادی 43
2-7-6. علم و فنّاوری 43
2-8. جمعبندی 44
فصل سوم : اهمیت منطقه قفقاز 47
3-1. مقدمه 47
3-2. فروپاشی اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی 47
3-3. تاثیر فروپاشی شوروی بر شکلگیری جمهوریهای جدید 48
3-4. وضعیت جغرافیایی منطقه قفقاز پس از فروپاشی شوروی 49
3-5. قفقاز بهعنوان یکخرده سیستم منطقهای 50
3-6. اهمیت ژئوپلیتیک منطقه قفقاز 51
3-7. اهمیت استراتژیک قرهباغ 52
3-8. پیشینه منطقهگرایی و فرايند همگرايي در اوراسيا 53
3-9. اهمیت و جایگاه اتحادیه اقتصادی اوراسیا 55
3-10. جمعبندی 58
فصل چهارم :اهمیت استراتژیک کشور ارمنستان 61
4-1. مقدمه : 61
4-2. ارمنستان 61
4-3. جمعيت ارمنستان 62
4-4. اهمیت استراتژیک کشور ارمنستان 62
4-5. دين کشور ارمنستان 63
4-6. وضعیت کلی اقتصاد ارمنستان 63
4-7. سیاست خارجی ارمنستان 64
4-8. ارمنستان و سیاست خارجی تکمیل متقابل 66
4-9. اصلاحات ساختاری در اقتصاد کلان ارمنستان 68
4-10. امنیت از دیدگاه ارمنستان 69
4-11. جمعبندی 70
فصل پنجم : روابط اقتصادی ایران و ارمنستان در چارچوب همگرایی اوراسیایی پس از بحران قرهباغ 2020 73
5-1. مقدمه 73
5-2. پیشینه تاریخی بحران قرهباغ 73
5-3. بحران ژئوپليتيكي قرهباغ 74
5-4. متغيرهاي مداخلهگر و شعلهور شدن جنگ 76
5-4-1. عوامل داخلی 76
5-4-2. عوامل خارجی 77
5-5. ابعاد بینالمللی بحران قرهباغ 78
5-6. جنگ ۲۰۲۰ قرهباغ و تحولات آن 79
5-7. توافقنامه آتشبس ۲۰۲۰ قرهباغ 80
5-8. رویکردها و اقدامات جمهوری اسلامی ایران 81
5-9. موضع جمهوری اسلامی ایران در قبال مناقشه قرهباغ 82
5-10. دیپلماسی اقتصادي ایران در قبال کشورهاي عضو اتحادیه اوراسیایی 84
5-11. صادرات ایران به کشورهاي اتحادیه اقتصادي اوراسیا 85
5-12. واردات ایران از کشورهاي اتحادیه اقتصادي اوراسیا 86
5-13. فرصتهای عضویت ایران در اتحادیه اقتصادي اوراسیا 87
5-14. ظرفیتهای اقتصادی ارمنستان 88
5-15. امتیازات ارمنستان برای سرمایهگذاران خارجی 89
5-16. دلایل اهمیت ارمنستان براي ایران 90
5-17. مزیت های ارمنستان برای ایران 91
5-18. جمعبندی 94
نتیجه گیری 95
منابع 99